نگاه کن چه فروتنانه برخاک می گسترد
آنکه نهال نازک دستانش
از عشق
خداست
و پیش عصیانش
بالای جهنم
پست است.
آن کو به
یکی « آری » می میرد
نه به زخم صد خنجر،
مگر آنکه از تب وهن
دق کند.
قلعه یی عظیم
که طلسم دروازه اش
کلام کوچک دوستی است.
انکار ِ عشق را
چنین که برسرسختی پاسفت کرده ای
دشنه مگر
به آستین اندر
نهان کرده باشی.-
که عاشق
اعتراف را
چنان به فریاد آمد
که وجودش همه
بانگی شد.
نگاه کن
چه فرو تنانه بر در گاه نجابت
به خاک می شکند
رخساره ای که توفانش
مسخ نیارست کرد.
چه فروتنانه برآستانه توبه خاک می افتد
آنکه در کمر گاه دریا
دست
حلقه توانست کرد.
نگاه کن
چه
بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آنکه مرگش
میلاد پر هیا هوی هزار شهرزاده بود.
نگاه کن..
ا.بامداد
ادامه...
موزمار یا مارموز، ترکیبی از میوه ای زرد رنگ به نام موز! و حیوانی گاهی زرد رنگ به نام مار! است. به نظر این ترکیب به ماری موزی اشاره دارد! (هنوز در لغت نامه دهخدا برای این ترکیب معنای مشخصی در دسترس نیست!)
موذمار یا مارموذ، ترکیبی از واژه ی موذی (به معنای آب زیر کاه!) و مخفف نام حیوانی زرد رنگ به نام مارمولک است! زیرا که مارمولک موذی تر از مار است!
فکر کنم مار موز درست باشه!
می خوای اینترتنمو قرض بدم!
مورمازیک درسته :))
هاااااان؟؟؟ با کی بودی؟؟؟
در هیچ کدوم از حالت هاش که من نبودم، حالا اگه می گفتی موظمار یا موضمار شاید به خودم شک می کردم
اونم یه هنره.. هرکسی نداره..
البته که من فکر می کنم موذمار درست باشه
اما درمورد قسمت بعدیش فکری نمیکنم....
موزمار یا مارموز، ترکیبی از میوه ای زرد رنگ به نام موز! و حیوانی گاهی زرد رنگ به نام مار! است. به نظر این ترکیب به ماری موزی اشاره دارد! (هنوز در لغت نامه دهخدا برای این ترکیب معنای مشخصی در دسترس نیست!)

موذمار یا مارموذ، ترکیبی از واژه ی موذی (به معنای آب زیر کاه!) و مخفف نام حیوانی زرد رنگ به نام مارمولک است! زیرا که مارمولک موذی تر از مار است!
حالا واضح میشه فهمید طرف چطوریا بوده!
تحلیل بسیار جالبی بود
موذماره!
به ما که ربطی نداشت پس بهتره درگیره اسپلینگش نشیم!