نگاه کن چه فروتنانه برخاک می گسترد
آنکه نهال نازک دستانش
از عشق
خداست
و پیش عصیانش
بالای جهنم
پست است.
آن کو به
یکی « آری » می میرد
نه به زخم صد خنجر،
مگر آنکه از تب وهن
دق کند.
قلعه یی عظیم
که طلسم دروازه اش
کلام کوچک دوستی است.
انکار ِ عشق را
چنین که برسرسختی پاسفت کرده ای
دشنه مگر
به آستین اندر
نهان کرده باشی.-
که عاشق
اعتراف را
چنان به فریاد آمد
که وجودش همه
بانگی شد.
نگاه کن
چه فرو تنانه بر در گاه نجابت
به خاک می شکند
رخساره ای که توفانش
مسخ نیارست کرد.
چه فروتنانه برآستانه توبه خاک می افتد
آنکه در کمر گاه دریا
دست
حلقه توانست کرد.
نگاه کن
چه
بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آنکه مرگش
میلاد پر هیا هوی هزار شهرزاده بود.
نگاه کن..
ا.بامداد
ادامه...
نشستن لبه تخت.. همه چیز دوست داشتنیه.. ولی همیشه این فکرای سمج ان که خرابش میکنن.. بریزشون دور.. نذار آزارت بدن.. مطمئناهست چیزایی که فکر کردن بهشون آرومت کنه.. شایدم.. خوشحال..
مردم و زنده شدم تا جای نظراتتو پیدا کردم فکر کردم همه رو غیر فعال کردی گفتم سیاوش کلا زده به سیم آخر الهی بگردم همه با هم اوار شده رو سرت اینا که گفتی مال غروب پنجشنبه نیست آیا؟
همه با هم آوار بشه روی سرم خنده داره؟ غش غش داری میخندی نه بابا شب جمعه ها خوبه خود جمعه ها اعصاب خورد کنه
یه دو سه تایی شعر تو این مایه ها دارم: http://mrnassiri.blogfa.com/post-46.aspx http://mrnassiri.blogfa.com/post-48.aspx کامنت گذاشتن تو این قالب یه کار فکریه؟ چند دقیقه طول کشید تا فهمیدم کجا کامنت بذارم
سلام بر اقا سیاوش گل و گلاب چطوری؟دلم میخواست سه شنبه خدمت میرسیدم دلداریت میدادم شرمنده نشد دیگه...حالا غصه نخور ایشالا دفعه بعد تلاش میکنین کمتر گل میخورین تقصیر شما نبود که تیم ما خیلی ابر قدرته هیشکی نمیتونه جلوش واسته بعله!!!اخ که چه ذوقی کردم!رو عوض کردن تیمت فک کن جلو ضررو هروقت بگیری نفعه پستاتو نخوندم این هفته برمی گردم همه رو باهم میخونم فعلا
هجوم فکرهای بیهوده و سمج

جالب بود.
راستی سلاااااااااااااام.خوبی شما؟
سلام علیکم

خواهر گرامی
کیف حالک ؟
کلا عربی همینو بلدم
لعنت به این پاییز
سکوت مطلق.. هوای دلگیر اما دوس داشتنی پاییز..
نشستن لبه تخت.. همه چیز دوست داشتنیه.. ولی همیشه این فکرای سمج ان که خرابش میکنن..
بریزشون دور..
نذار آزارت بدن.. مطمئناهست چیزایی که فکر کردن بهشون آرومت کنه.. شایدم.. خوشحال..
هوم؟
ممنونم
مردم و زنده شدم تا جای نظراتتو پیدا کردم
فکر کردم همه رو غیر فعال کردی گفتم سیاوش کلا زده به سیم آخر
الهی بگردم همه با هم اوار شده رو سرت
اینا که گفتی مال غروب پنجشنبه نیست آیا؟
همه با هم آوار بشه روی سرم خنده داره؟ غش غش داری میخندی

نه بابا
شب جمعه ها خوبه
خود جمعه ها اعصاب خورد کنه
خدا بگم چیکارت نکنه..
نخیرم.. قرار نبود اصنشم.. میخواستم برم جایی.
وقتی واسه یه کاری یه هفته برنامه میریزی.. همون شب خراب میشه.. ناراحتی نداره؟
راستی میبینم که تخمه خریدی و منتظر فوتبالی
هر دفعه که من خرت و پرت میخرم برای فوتبال تیمم میبازه
باختن ابلها !
دیگه خوشم نمیاد ازشون
سلااااااااام
ما که لذت بردیم
آخی باختید
ولی رئال خیلی خوب بازی کرداااااا یه چیز تو مایه های شموشک نوشهر
میام ها
!
خیلی مسخره بود بازیشون!
اما

هوای ابری،
اتاق نیمه تاریک،
سکوت مطلق اطرافت،
درخت بیرون پنجره بدون برگ ایستاده،
تیک تیک اعصاب خورد کن ثانیه شمار ساعت.
دوست داشتنین که بی ذوق!!!!!!
آه خدای من



دیشب چه شبی بود
احساس میکنم خیلی سبک شدم باید پرواز کنم تو آسمون
الان دقیقا این حس رو دارم:
http://www.blogfa.com/cmt/images/9.gif
نظاره کن
بخدا دیگه بهتر از این نمیشه
یعنی حال کردم شدید
اومدم کافی نت فقط بخاطر این
بعدا دوباره میام
من هنوزم باورم نمیشه !
khosham amad
یه دو سه تایی شعر تو این مایه ها دارم:
http://mrnassiri.blogfa.com/post-46.aspx
http://mrnassiri.blogfa.com/post-48.aspx
کامنت گذاشتن تو این قالب یه کار فکریه؟ چند دقیقه طول کشید تا فهمیدم کجا کامنت بذارم
من خودم ده دقه گشتم نصیری جان
موش من منتظره بارون قطع بشه تا بیاد بیرون و از اونجا بره..

و تویی که پشت پنجره بارون خورده نشستی و حتما منتظری دیگه..
من بی ربط نمیبینم.. حالا تو دوس نداری نبین
چون آیکون بوس نداری منم ازونا نمیذارم!
سلام بر اقا سیاوش گل و گلاب
رو عوض کردن تیمت فک کن جلو ضررو هروقت بگیری نفعه
چطوری؟دلم میخواست سه شنبه خدمت میرسیدم دلداریت میدادم شرمنده نشد دیگه...حالا غصه نخور ایشالا دفعه بعد تلاش میکنین کمتر گل میخورین تقصیر شما نبود که تیم ما خیلی ابر قدرته هیشکی نمیتونه جلوش واسته بعله!!!اخ که چه ذوقی کردم!
پستاتو نخوندم این هفته برمی گردم همه رو باهم میخونم فعلا
کدوم تیم؟
ازقفس
درمرزنگاه من
ازهرسو
دیوارها
بلند
دیوارها
چون نومیدی
بلندست.
آیادرون هردیوار
سعادتی هست
وسعادتمندی
وحسادتی؟-
که چشم اندازها
ازاین گونه
مشبکند،
ودیوارهاونگاه
دردوردست های نومیدی
دیدار
می کنند
وآسمان
زندانی ست
ازبلور؟
"احمدشاملو؛مجموعه:آیدا:درخت،خنجر،خاطره!"
درکت می کنم!
ممنونم
سلام بر سیاوش عزیز
حرص نخور
میدونم ته دلت از بازی بچه هامون تو تیم بارسا بیشتر لذت میبی!