نگاه کن چه فروتنانه برخاک می گسترد
آنکه نهال نازک دستانش
از عشق
خداست
و پیش عصیانش
بالای جهنم
پست است.
آن کو به
یکی « آری » می میرد
نه به زخم صد خنجر،
مگر آنکه از تب وهن
دق کند.
قلعه یی عظیم
که طلسم دروازه اش
کلام کوچک دوستی است.
انکار ِ عشق را
چنین که برسرسختی پاسفت کرده ای
دشنه مگر
به آستین اندر
نهان کرده باشی.-
که عاشق
اعتراف را
چنان به فریاد آمد
که وجودش همه
بانگی شد.
نگاه کن
چه فرو تنانه بر در گاه نجابت
به خاک می شکند
رخساره ای که توفانش
مسخ نیارست کرد.
چه فروتنانه برآستانه توبه خاک می افتد
آنکه در کمر گاه دریا
دست
حلقه توانست کرد.
نگاه کن
چه
بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آنکه مرگش
میلاد پر هیا هوی هزار شهرزاده بود.
نگاه کن..
ا.بامداد
ادامه...
آقامهران که خوب تونسته تواین چند سال به تصویربکشونه! فکر میکنم این داستان تا 40سال دیگه هم ادامه داره؛پس الان روزگار خوشمونه!!! ازخداصدانمی رسد . . ای ستاره ای ستاره ی غریب ازبشرمگوی واززمین مپرس، زیرنعره ی گلوله های آتشین ازصفای گونه های آتشین مپرس زیرسیلی شکنجه های دردناک اززوال چهره های نازنین مپرس پیش چشم کودکان بی پناه ازنگاه مادران شرمگین مپرس درجهنمی که ازجهان جداست درجهنمی که پیش دیده ی خداست ازلهیب کوره هاوکوه نعش ها ازغریوزنده هامیان شعله ها بیش ازاین مپرس بیش ازاین مپرس
ای ستاره ای ستاره ی غریب: مااگرزخاطرخدانرفته ایم پس چراخدابه دادمانمی رسد؟ ماصدای گریه مان به آسمان رسید ازخداچراصدانمی رسد؟ . . "شادروان مشیری"
نسل سوخته که داستانی برای روایت نداره... کجای کاری سیاوش؟
"داریم" فعل مناسبی برای جمله ی آخرت نیست ... خیلی وقته به فنا "رفتیم"... خودمون خبر نداریم
فنا یعنی نیستی...هنوز به نیستی نرسیدی..داری به سمتش میری.
بنابراین همون داریم درست تره
کتابای تاریخ قرن بعد خوندنین...اگه نگارندش دروغ تحویل نده
اینهمه سایت و وبلاگ یه جایی باید ثبت بشه
جزئیات...جزئیات اصل کار
یعنی این الان هستی ٍ ما داریم؟
شاید...
خب دیگه دنیای فانی همینه!
با این تفاوت که ما فنا رفته به دنیا اومدیم! (درست نوشتم؟)
حالا چی شده یهو یاد این نسل افتادی؟
کلا اصل حالت چطوره؟
25
سلام
من بعید میدونم که این فنا رفتنمون هم بدون تحریف ثبت بشه...
آقامهران که خوب تونسته تواین چند سال به تصویربکشونه!
فکر میکنم این داستان تا 40سال دیگه هم ادامه داره؛پس الان روزگار خوشمونه!!!
ازخداصدانمی رسد
.
.
ای ستاره ای ستاره ی غریب
ازبشرمگوی واززمین مپرس،
زیرنعره ی گلوله های آتشین
ازصفای گونه های آتشین مپرس
زیرسیلی شکنجه های دردناک
اززوال چهره های نازنین مپرس
پیش چشم کودکان بی پناه
ازنگاه مادران شرمگین مپرس
درجهنمی که ازجهان جداست
درجهنمی که پیش دیده ی خداست
ازلهیب کوره هاوکوه نعش ها
ازغریوزنده هامیان شعله ها
بیش ازاین مپرس
بیش ازاین مپرس
ای ستاره ای ستاره ی غریب:
مااگرزخاطرخدانرفته ایم
پس چراخدابه دادمانمی رسد؟
ماصدای گریه مان به آسمان رسید
ازخداچراصدانمی رسد؟
.
.
"شادروان مشیری"
متوجه منظورت نشدم از 25
یعنی گرفتم!
ولی ربطش رو نفهمیدم
یه توضیح کوچولو؟
تنکیو
کاملا اشتباه بود! ولش کن