نگاه کن چه فروتنانه برخاک می گسترد
آنکه نهال نازک دستانش
از عشق
خداست
و پیش عصیانش
بالای جهنم
پست است.
آن کو به
یکی « آری » می میرد
نه به زخم صد خنجر،
مگر آنکه از تب وهن
دق کند.
قلعه یی عظیم
که طلسم دروازه اش
کلام کوچک دوستی است.
انکار ِ عشق را
چنین که برسرسختی پاسفت کرده ای
دشنه مگر
به آستین اندر
نهان کرده باشی.-
که عاشق
اعتراف را
چنان به فریاد آمد
که وجودش همه
بانگی شد.
نگاه کن
چه فرو تنانه بر در گاه نجابت
به خاک می شکند
رخساره ای که توفانش
مسخ نیارست کرد.
چه فروتنانه برآستانه توبه خاک می افتد
آنکه در کمر گاه دریا
دست
حلقه توانست کرد.
نگاه کن
چه
بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آنکه مرگش
میلاد پر هیا هوی هزار شهرزاده بود.
نگاه کن..
ا.بامداد
ادامه...
افزایش بازدید وبلاگ شما کاملا رایگان لینک مطالب وبلاگ خود را کاملا رایگان در وبسایت ما قرار دهید لینک را به صفحه اصلی وبلاگ ندهید افزایش بازدید = افزایش رتبه در گوگل www.manmigam.com
افزایش بازدید وبلاگ شما
کاملا رایگان
لینک مطالب وبلاگ خود را کاملا رایگان در وبسایت ما قرار دهید
لینک را به صفحه اصلی وبلاگ ندهید
افزایش بازدید = افزایش رتبه در گوگل
www.manmigam.com
هااااان؟؟؟
کدوم شکارچیه بی رحمی می شینه بر و بر شکارشو تو تله نیگا می کنه؟؟؟ عجب یزیدیه....
می گم اومدی این ور تراوشات ذهنی ت بیشتر شده هاااا....
آدرسمو اون بالا اشتباه گذاشته بودم...
درستش کردم!!!
وبلاگ جدید میارک
اینجا آدمکاش خوجل تره
کلا اینجا همه چیزش خوجل تره
فعلا
ممنونم.
منتظر حضورتان هستم.